نقد و بررسی سریال silo
Silo یک سریال علمی–تخیلی است . که با رمز و رازهای خود مخاطبان را هر لحظه هیجان زده و درگیر می کند. سیلو اقتباسی از سه گانه رمان wool اثر نویسنده هیوهوی است. Silo محصول کشور آمریکا و در ژانر درام می باشد.
سریال سیلو به کارگردانی دیوید سمل ومورتن تیلدام می باشد و در سال ۲۰۲۳ ساخته شده است. این سریال در ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ از شبکه اپل تی وی پلاس پخش شد. همچنین این سریال دارای فصل دوم می باشد. در ادامه به نقد و بررسی برخی از نکات این سریال میپردازیم.
داستان سریال Silo
Silo در مورد مکانی است به نام سیلو که دارای طبقات مختلفی می باشد. هر کدام از مردم با توجه به جایگاه شغلی و اجتماعیشان در هر بخش از طبقات زندگی می کنند. ما در این سریال با زندگی پر رمز و راز مردمانی مواجه می شویم که سال هاست در اعماق زمین پناه گرفتند و زندگی عجیبی را سپری می کنند.
مردم نمیدانند چرا در سیلو زندگی میکنند. متوجه نمیشوند که چرا بیرون امن نیست. هیچ خبری هم ندارند که دنیای بیرون چه زمانی امن میشود. فقط پذیرفته اند «آن روز [که دیگر امکان خروج امن از سیلو وجود دارد]، امروز نیست» مردم خود را فقط در سیلو امن می دانند و تمایلی برای خروج از آن ندارند. تمام قوانین را پذیرفته اند و هوای خارج از سیلو را سمی و غیر قابل تنفس میدانند.
اما در این بین افرادی هم هستند که خلاف قوانین رفتار کنند و در پی حقیقت باشند.
بررسی شخصیت ها و بازیگران Silo
او از کودکی در قسمت پایین سیلو بوده و در آنجا کار میکند . ربکا فرگوسن همچنین در فیلم های ماموریت غیرممکن ، تلماسه ،دکتر اسلیپ و…. به ایفای نقش پرداخته است. از جمله افتخارات ربکا فرگوسن میتوان به نامزدی دریافت یک جایزه گلدن گلوب ، یک جایزه ساترن و یک جایزه امپایر اشاره کرد.
تیم رابینز ، بازیگر برندهٔ جایزه اسکار و همچنین فیلم نامه نویس، کارگردان، تهیه کننده، فعال اجتماعی و موسیقی دان آمریکایی است. او را بیشتر به خاطر نقش هایش در فیلم هایی مثل بول دورهام، رستگاری در شاوشنگ و نقش دیو بویل در
گوشه ای از افتخارات Silo
وبسایت ها |
میانگین امتیاز |
iMDB |
۸.۴ از۱۰ |
کاربران متاکریتیک |
۶ از ۱۰ |
منتقدان متاکریتیک |
۷۵ درصد براساس ۲۰نقد |
کاربران راتن تومیتوز |
۹۰درصد |
منتقدان راتن تومیتوز |
۸۵ درصد بر اساس ۴۶ نقد |
بررسی محیط Silo
در همان تصویر ابتدای سریال علامت در دست کلانتر خود دارای نماد شیطان پرستی ، پنتاگرام یا ستاره پنج پر وارونه است .
نور خاکستری حاکم بر سیلو این را به ما القا می کند که این مردم در سیلو دارای زندگی غمگین ، بدون امید و انگیزه خاص، درگیر روزمره زندگی خود هستند. در تمام سیلو ما شاهد شادی و خوشحالی در افراد نیستیم .
تیتراژ اولیه سریال هم دارای نکاتی است و نمیتوان ساده از آن گذشت . میوه افتاده از درخت می گوید قبل از سیلو دنیایی سالم در بیرون از سیلوها بوده . و مردم در اعماق زمین در سیلوها از هوای سمی بیرون پناه گرفته اند. همچنین آهنگ تیتراژ اول القا کننده رمزآلود بودن سریال است. توجه تصویر بردار به آینه در خانه نشان میدهد که نکته ای خاص در مورد آن وجود دارد. و باید به آن توجه کرد. چهره مردم در سیلو بیانگر آن است که آنها فقط درگیر وظایف از پیش تعیین شده توسط مسئولان سیلو هستند.
سیلو دارای طبقات متعددی است که افراد طبق جایگاه اجتماعی شان در آنها حضور دارند. این مسئله به نوبه خود عدم برقراری عدالت را در این سریال نشان میدهد. هرچند که این مورد در زندگی روزمره افراد حقیقی هم قابل لمس است.
آلیسون بکر درپی حقیقت
چرا ما بچه دار نمی شویم ؟ این سوالی است که آلیسون از خود می پرسد و شرایط به وجود آمده برای خود را غیر طبیعی می بیند .آیا حقیقتی هست که آلیسون از آن خبر ندارد؟ او با این موضوع متوجه ناعدالتی مقامات بالاتر سیلو در برابر خود میشود. و همین باعث می شود که به دنبال حقیقت و تاریخچه سیلو و اشیای قدیمی برود . کاری که برای مردم سیلو ممنوع است و مجازات دارد.
سرآغازی بر روایت Silo
روایتی که شهردار در آغاز سریال به مردم می گوید ،نشان میدهد که در زمانی قبل از ساخت سیلو شورشی صورت گرفته و افرادی سیلو را ساختند و مردم برای زنده ماندن به سیلو پناه آوردند . و تاکنون هر کس خواستار دیدن محیط خارج از سیلو بوده نابود شده است. مردم روز در بند کشیده شدنشان را روز آزادی برای خود می نامند و آن را جشن می گیرند.
افرادی سعی می کنند به مردم القا کنند که فقط در سیلو امکان زندگی هست .خارج از سیلو کسی نمی تواند زنده بماند. اینجا این سوال وجود دارد که قبل از سیلو و شورش زندگی مردم چگونه بوده .به نوعی انگار افرادی با دستکاری حافظه مردم آنها را پایبند به سیلو کرده اند تا همه از ترس بیرون در همانجا بمانند.
پشت پرده تسلط بر مردم
برای بهتر فهمیدن حقیقت سیلو باید از اعضای طبقات بالاتر بود . ژولیت هم به این نکته پی برده بود. افرادی در سیلو و یا خارج از سیلو وجود دارند که سیلو را مدیریت می کنند و به همین ترتیب هرکس دنبال حقیقت برود باید از بین برود .
این افراد سعی در عادی سازی اتفاقات به وجود آمده در سیلو دارند وبا سرگرم کردن مردم به تفریحات افکار آنها را منحرف می کنند. مردم هم مثل افرادی که در گودال عمیقی فرو رفته اند، امیدی به آینده ندارند و حتی می ترسند در مورد سیلو و اتفاقات و گذشته آن سوال کنند. افرادی به بهانه برقراری نظم به مردم دروغ می گویند.