یوگا فرقه نوظهور

مهر ۱۴, ۱۴۰۳ 4

یوگا، عرفانی حقیقی یا انحرافی؟

در این مبحث از مقالات فرقه های نوظهور به فرقه نوظهور یوگا میپردازیم:

(یوگا) یا به عبارت فارسی (یوغ) یا (جوک) که از یک سو به‌عنوان ورزش و از سوی دیگر به‌عنوان راه حقیقت مورد توجه است.[۱] در کشور ما نوظهور می‌باشد؛ اما برای هندوها سابقه دوهزارساله دارد. امروزه یوگا در مناطق مختلفی از جهان آموزش داده می‌شود. مهم‌ترین کشوری که یوگا در آن جایگاهی ویژه دارد، هند است؛ به‌گونه‌ای که دولت هند مراکز آموزش یوگای بیحار را دانشگاه علمی-بین‌المللی آموزش یوگا نامیده است. [۲]

تاریخچه

پتنجلی، مؤسس یوگا حدود قرن دوم پیش از میلاد، مبانی و مسائل مربوط به یوگا را مدیون کرده است. [۳] او در کتاب مشهور خود موسوم به یوگاسوتره، مراحل مربوط به مشهورترین طریق یوگا (راجا یوگا) را تبیین نموده. [۴] یوگاستره که شامل ۹۹۶ سوتره است، دقیق‌ترین و علمی‌ترین متنی می‌باشد که تابه‌حال درمورد یوگا نوشته و در چهار فصل تنظیم شده است. [۵]

فلسفه نظری سانکیهه که یکی از مکاتب فلسفی هند است، اساس و پایه یوگا می‌باشد. [۶] ریشی کاپیلا، پایه‌ریز این فلسفه است و یوگا نیز در حقیقت جلوه عملی همین فلسفه می‌باشد. از سوی دیگر، بودیسم و یوگا در اصول اولیه واجبات و پرهیز‌ها و مفاهیم فلسفی، بسیار به‌هم نزدیک‌اند. [۷]

یوگا در ایران و علت نفوذ آن

امروزه یوگا در ایران از فضای کتابخانه و باشگاه‌های ورزشی گذشته و به محیط کوچه و بازار و محیط کار و اماکن آموزشی و حتی مدارس رسیده است. تعداد قابل توجهی از یوگاکارها، از آن به‌عنوان راه حقیقت‌خواهی و طریق ورود به عالم معنا نام می‌بیند و از تاثیرات مثبت آن بر زندگی می‌گویند.

رویکرد عرفانی یوگا و تنوع موضوعات آن، علت اصلی نفوذ یوگا در ایران بوده است؛ برای مثال کتاب‌هایی در موضوع یوگای پس از زایمان و یا یوگای صورت – با حفظ نگاه معنوی به یوگا – منتشر شده که گویای تنوع مطالبی است که یوگا به آن پرداخته است.

امروزه آنچه در ایران از نظر عملی تبلیغ و آموزش داده می‌شود، راجا یوگا و هاتا یوگاست. شرح روش‌های یوگا در کتاب‌های متعدد هندو از قبیل وداها، اوپانیشادها، بهگودگیتا و تانتراها آمده است.

پدر یوگای ایران

سید جلال موسوی‌نسب، ملقب به آناندا جیوتی و مشهور به پدر یوگای ایران، بیش از ۳۰ عنوان کتاب درباره یوگا نوشته و یا ترجمه کرده است.

وی متولد مبارکه اصفهان است و مدتی در داران اصفهان معلم بوده است.

توجیه یوگا با معرفی آن صرفا به‌عنوان یک ورزش

مروجان داخلی یوگا در مواجهه با متدینان و علما ادعا می‌کنند که یوگا فقط یک ورزش است و با اعتقادات اسلامی کاملا همسوست؛ اما در حلقه‌های بالاتر یوگا، به‌خصوص در کتاب‌هایی که مبانی یوگا را توضیح داده‌اند، بسیاری از مسلمات دینی و اسلامی نفی می‌شود و یوگا به‌عنوان (جایگزین دین) که می‌تواند انسان‌ها را به سعادت و تعالی برساند، معرفی می‌شود.

همچنین سید جلال‌الدین موسوی‌نصب نیز در کتاب خود با عنوان (گنجینه اسرار یوگا)، به شدت با ورزش خواندن یوگا مخالفت می‌کند و می‌گوید یوگا باید به‌عنوان یک آیین و عرفان مطرح شود. [۸]

خدا در یوگا

هندوها معتقدند که شیوا (یکی از خدایان باستانی هندو)، خدای کشنده و فناکننده موجودات است. از آنجا که برای او صفات پیچیده و مظاهر گوناگون ذکر کرده‌اند، او را سرچشمه حیات و زمان و منشأ دگرگونی و بازآفرینی می‌دانند. به گفته هندوها، او در جنگل‌ها زندگی می‌کند و خدای یوگا و نگهدارنده یوگی‌هاست. [۹]

یوگای اسلامی ، یوگای حقیقی

پاره‌ای از مبلغان مجازی در ایران، یوگا را با عنوان (اسلامی) در پایگاه خود آورده و تلاش کرده‌اند تشرع و التزام خود را به قوانین شرعی و اسلامی نشان دهند و یوگا را با آرم اسلامی معرفی و ترویج نمایند اما حقیقت چیز دیگری است.

در ادامه به شرح چند دلیل می‌پردازیم:

۱. بسیاری از یوگاکاران در ایران تصور می‌کنند که تمام مبانی یوگا اسلامی است و با پیوستن به یوگا، هیچ‌کدام از عقاید اسلامی آن‌ها تضعیف نمی‌شود؛ غافل از اینکه بسیاری از آموزه‌های اسلامی در کتاب‌های یوگا، تبیین‌های غیر دینی یافته‌اند؛ به‌گونه‌ای که این تفسیرها با مبانی دینی فاصله زیادی دارند. مثلاََ به‌جای تأکید بر جایگاه رسالت و نبوت، بر گورو (گورو، همان قطب در یوگاست) و تقدس او تأکید می‌شود.

حتی در پاره‌ای از کتاب‌های یوگا، به‌صراحت از گوروها به‌عنوان کسانی که از جانب خدا فرستاده شده‌اند، نام برده می‌شود: برای رسیدن به انسانی که برخوردار از انرژی روحانی است، پیدا کردن گوروی مناسب یا معلمی که از جانب خداوند فرستاده شده باشد، بسیار مهم است. [۱۰]

همچنین در یوگا رفتن به اماکن مقدس مانند مسجد و حسینیه توصیه می‌شود، نه از آن‌روی که مکان عبادت الهی و رشد معنوی و محل کسب رضای خداست، بلکه به‌این‌دلیل که انسان به ارتعاشات خالص نیازمند است و چنین ارتعاشی در مساجد و مکان‌های مقدس وجود دارند. [۱۱]

با چنین نگاهی، بین کلیسا و مسجد فرقی نیست و اگر ارتعاشات در بتخانه هم پیدا شود، رفتن به آنجا جایز است.

 

۲. نکته قابل تأمل دیگر اینکه، الهه مادر که در بسیاری از از آئین‌های هندی پرستش می‌شود و در یوگا هم مورد توجه است، همان است که جلوه نیروهای شر و نمودی از قدرت‌های شیطانی است؛ به‌گونه‌ای که آنتوان لاوی، پایه‌گذار شیطان‌گرایی در عصر مدرن و مؤلف کتاب انجیل شیطانی، در کتابش از نام‌های شیوا و دخترش کالی [۱۲] به‌عنوان نام‌های شیطان و تجسم شیطان و جلوه آن یاد می‌کند‌. [۱۳]

همچنین پدر یوگای ایران نیز، در ادامه مخالفتش با ورزش خواندن یوگا، ضمن اینکه اسلام و سایر ادیان را نارسا معرفی می‌کند، به صراحت اذکار شرک‌آلودی را که هندویسم در تقدس شیوا به‌کار می‌برد، توصیه می‌کند و می‌گوید ذکر (ام ناما شیوایا) (یعنی من درمقابل شیوا سر تعظیم فرود می‌آورم) دارای اثر خاص روحی است‌. [۱۴]

 

۳. برخلاف آنچه مدعیان یوگا می‌گویند، یوگا نه مکتبی روان‌محور است و نه مکتبی روح‌گرا، بلکه مسلکی است (تن‌محور)؛ زیرا یوگا این مبنا را از آئین تانترا گرفته و بدنامی آئین تانترا ازاین‌نظر چنان شهره است که مثل گردیده‌.

در نگاه تانترا، چون انسان در عصر تاریکی به گمراهی‌ها و پلیدی‌ها آلوده، و در لجنزار مادیات غوطه‌ور است، ناچار باید آزادی خود را در همین منجلاب جستجو کند و بنای معنویت خویش را در همین گرداب بنا نهد؛ پس لازم است از نیروی شگفت‌انگیز غریزه جنسی که محرک عصر تاریکی است، استمداد جوید.

درواقع تانترا اهمیت جسم را درحد پرستش بالا می‌برد و آن را به معبد تبدیل می‌کند؛ به‌گونه‌ای که می‌گوید: بدون جسم نه تکاملی است و نه سعادتی…اماکن متبرکه در همین جاست…هیچ محل زیارتی جون جسم خودم نیافتم. [۱۵]

نهایتا درمورد یوگا نیز باید گفت رسیدن به وحدت از راه آمیزش جنسی، یکی از خطرناک‌ترین روش‌های ریاضت، مشهور به کندالینی یوگاست که در تانترا ابداع شده است.

حتی اعمالی مانند خودارضایی که قبح آن در بسیاری از مکاتب بیان شده، در بعضی منابع یوگا  به جواز آن تصریح و گفته شده که اگر در زمان جوانی گاه‌گاهی انجام گیرد، منعی ندارد. [۱۶]

همچنین به گفته پدر یوگای ایران: یوگا قسمتی از تانتراست و چیزهایی مثل شرب و الکل، همزیستی زن و مرد و رابطه جنسی در تانتریک، برای بدست آوردن سیتی تانتریک حیاتی است. [۱۷]

وی به‌ این دلیل که این بخش یوگا با مبانی دینی ما سازگاری ندارد و از این‌رو ممکن است باعث بدبینی مردم به یوگا شود، در نهایت فقط به یک توصیه بسنده می‌کند که این بخش از یوگا را می‌توانید نپذیرید و آن را با نگاه نقادانه بخوانید‌. [۱۸]

دیدگاه اسلام: در اسلام، جسم از این نظر که پایگاه روح و حامل آن می‌باشد، کرامت یافته و به نظافت و سلامت و شادابی آن توجه ویژه‌ای شده است. اما این ایده که (همان کرداری که باعث می‌شود گروهی در جهنم بسوزند، یوگی آزادی خویش را از همانجا بدست می‌آورد.) در منطق اسلام توهمی بیش نیست.

اسلام نمی‌پذیرد که بی‌بندوباری جنسی برای برخی گناه و برای بعضی عامل رستگاری باشد‌.

 

۴‌. امروزه برخی افراد به‌دلیل شباهت بعضی تکنیک‌های یوگا با رکوع، سجده، تشهد و قیام، با افتخار ندای پیوند اسلام با یوگا سر می‌دهند و شعار یکی بودن عرفان اسلامی و معنویت یوگی‌ها را تبلیغ می‌کنند و از یوگا به‌عنوان مرامی برآمده از متن اسلام و حتی به‌عنوان عرفان اصیل اسلامی نام می‌برند؛ چنانکه در کتاب ساتیاناندا آمده است: آئین یوگا با عرفان اسلامی چنان آمیخته است که تفکیک آن‌ها از هم مشکل است‌. [۱۹]

حتی مروجان یوگا، بسیاری از کرامات و معجزات اولیای الهی را به‌نفع خود تبیین می‌کنند و آن را به‌گونه‌ای با کندالینی و چاکرا و ‌..‌ پیوند می‌زنند؛ چنانکه در یکی از کتاب‌ها، نه‌تنها معجزه حضرت عیسی از این منظر توجیه شده، بلکه بر صلیب رفتن ایشان هم با همین منطق لازم شمرده شده است. [۲۰]

اما این ادعاها در حالی است که حتی بعضی سایت‌های تبلیغی یوگا هم در سال ۲۰۰۸ م، خبر مخالفت علمای مسلمان را در کشور‌های شرق آسیا به‌خصوص مالزی با یوگا منتشر کرده‌اند و یوگا را آئین الحادی و شرک‌آمیز و برخاسته از مکاتب هندویی دانسته و آن را ممنوع اعلام کرده‌اند. [۲۱]

 

۵. در یوگا همچون دیگر ادیان و معنویت‌های هندی، مفهوم تناسخ تبلیغ می‌شود.

پتنجلی در سوتره ۱۸ از فصل سوم کتابش، مباحثی از تناسخ و تولدهای پیشین به‌میان آورده است. [۲۲]

همچنین سید جلال‌الدین موسوی‌نسب، پدر یوگای ایران، نیز از نماد (سواستیکا) که نماد تناسخ است و در شیطان‌پرستی هم جایگاهی ویژه دارد با قداست یاد می‌کند. [۲۳]

تناسخ به‌معنای حلول و بازگشت روح انسان به یک کالبد جدید در دنیاست.

دیدگاه اسلام: تناسخ از آموزه‌هایی است که از منظر ادیان الهی مردود است. در دین اسلام، قائل به تناسخ در حکم کافر است. بزرگان و متکلمان و فلاسفه اسلامی، دلایل متعدد عقلی و نقلی در رد و ابطال تناسخ آورده‌اند. [۲۴]

 

۶. از جمله موضوعات قابل رصد در یوگا، جایگاه خدای حقیقی در آن است.

اگر تعدادی از رهبران یک مکتب ادعا کنند که خدا را باور دارند، آیا این ادعا برای اثبات خدامحوری آن مکتب کافی است؟ جایگاه خدا در یک مکتب را نه در مواضع افراد و نگاه مریدان، بلکه باید در آموزه‌ها و نظام فکری آن مکتب جستجو کرد.

یوگا نیز باید آن‌طور فهمیده شود که در مهد اصلی آن، یعنی هند تعریف شده است. بنابراین نمی‌توان مبانی هندویی یوگا را نادیده گرفت و بعضی مبانی اسلامی را به آن تحمیل کرد چرا که قدمت یوگا به گفته بزرگان یوگا، به پیش از اسلام برمی‌گردد.

بر آشنایان با یوگا پوشیده نیست که یوگا از نظر مبانی جهان‌شناختی متأثر از یکی از مکاتب هندی به‌نام (سانکیهه) است؛ به‌گونه‌ای که بعضی صاحب‌نظران تاریخ هند، یوگا را آئینی مستقل نمی‌دانند و آن را شاخه‌ عملی مکتب سانکیهه می‌دانند‌. [۲۵] اما جالب است بدانیم که مؤسس سانکیهه(ریشی کاپیلا)، فرضیه‌های اثبات خدا را تجزیه و تحلیل کرده، آن را برای اثبات خدا ناکافی می‌داند و در ابطال دلایل اثبات خدا مدعی شده است: وجود و عدم خدا با نحوه تمرین‌های روحی شخص رابطه ندارد. [۲۶]

از سوی دیگر پتنجلی، بنیان‌گذار یوگا، پذیرش وجود خدا را برای حل هیچ کدام از مسائل فلسفی لازم نمی‌دانست و گمان نمی‌کرد که برای اثبات نظریاتش، باور پیشینی به خدا ضروری باشد. [۲۷]

 

دیدگاه اسلام: باید بین (خداباوری) و (خدامحوری) فرق گذاشت. خداباوری فقط پذیرش وجود خدا و خالق بودن اوست؛ اما خدامحوری این است که تمام قطعات پازل در یک مکتب بر محور توحید بنا شده و همه معارف در آن مکتب با توحید معنا شود.

اگر در مبانی یوگا دقیق شویم، درمی‌یابیم که آموزه‌ها و تعلیمات آن به‌گونه‌ای است که نه (باخدایی) از آن برمی‌آید و نه (بی‌خدایی).

به‌عبارت دیگر در یوگا فقط به اسم خدا بسنده شده و آنچه رکن و اساس یوگاست، (روان آرام و ذهن بسامان) است؛ بدون اینکه ذهن و روان با خدا نسبتی روشن داشته باشد.

آئینی که ادعای نجات بشر را دارد و خود را پرچمدار تکامل روحی و جسمی انسان می‌داند، نمی‌تواند و نباید پازل تعلیماتش ناقص و احیاناََ ناهمگون و بی‌سامان ساخته شود.

 

۷. استقبال از یوگا نه به‌دلیل برخورداری از جهان‌بینی منطقی و نه به‌علت غنای تعلیمات آن است، بلکه به‌سبب عطش روحی و نیاز فوری انسان مدرن به یک مسکن روانی و ذهنی است.

بطور مثال حرکات، اعمال و تکنیک‌های جسمی یوگا(آسانا)، با هدف‌هایی از قبیل انقباض و انبساط شش‌ها، انعطاف ستون فقرات، تخلیه مناسب مواد زائد بدن، بالا رفتن مقاومت بدن درمقابل بیماری و.‌. دنبال می‌شود که انجام این تمرینات، تمرکز فراوانی می‌طلبد.

به عبارت دقیق‌تر، هنر یوگا در سامان دادن زندگی دنیوی و آماده نمودن بشر مدرن برای کامیابی بیشتر در زندگانی امروزی است.

نتیجه آنکه، تکنیک‌های یوگا به‌صورت اساسی و ریشه‌ای، مشکل را درون فرد مداوا نمی‌کند؛ بلکه دسته‌ای از اثرات خارجی و فیزیکی مرض را که به‌صورت بیماری‌های جسمی خود را نشان داده، به‌طور موقت فرو می‌نشاند، بدون اینکه به بسترهای درونی که عامل پیدایش این‌گونه اختلالات‌اند، پرداخته شود.

 

اعترافی در خط پایان

در پایان مناسب است جملاتی از پدر یوگای ایران (که در سال آخر عمر در نامه‌ای به رهبر انقلاب نوشت) نقل شود. وی بعد از ۵۰ سال تبلیغ یوگا در ایران، حاصل تلاش خود را این‌گونه خلاصه می‌کند:

تکرار مسافرت‌ها موجب گردید ایالات هند را بازدید کنم؛ با مشاهیر و مدعیان روحی سخن گویم و سخن بشنوم و به روش‌های علمی – عملی آن‌ها که در ساختار ابدان فیزیکی و روانی – روحی تعادل ایجاد می‌کند، آشنا شوم و نامتعادلی را به‌سوی تعادل رهنمون سازم. در شگفت شدم وقتی ملاحظه کردم آنچه خوبان همه دارند، اسلام عزیز به‌تنهایی دارد. [۲۸]

یادداشت‌ها و منابع:

۱_ چاترجی،معرفی مکتب‌های فلسفی هند،ص۵۴۸؛ شایگان،ادیان و مکتب‌های فلسفی هند،ج۲،ص۶۲۵؛ هینلز،فرهنگ ادیان جهان،ص۶۹۵.

۲_ موسوی‌نسب و فرهت،گنجینه اسرار یوگا،مقدمه کتاب،ص۸.    ۳_ ناس،تاریخ جامع ادیان،ص۲۶۹؛ ساتیاناندا،یوگا سوتره‌های پتنجلی،ص۲۶؛ هویت،یوگا،ص۱۰.

۴_ چاترجی،معرفی مکتب‌های فلسفی هند،ص۵۴۵؛ شیوا ناندا،دم گستری در یوگا،ص۲۳.   ۵_ ساتیاناندا،یوگا سوتره‌های پتنجلی،ص۲۳.    ۶_ هینلز، فرهنگ ادیان جهان،ص۶۹۵.

۷_ ساتیاناندا،یوگا سوتره‌های پتنجلی،ص۲۷.    ۸_ موسوی‌نسب و فرهت،گنجینه اسرار یوگا،ص۴۰.    ۹_ ناس، تاریخ جامع ادیان،ص۲۷۹؛ شیرر،هستی بی‌کوشش،ص۱۷.

۱۰_ شیوا ناندا، جاپا یوگا،ص۱۹۹.    ۱۱_ موسوی‌نسب،گنجینه اسرار یوگا،ص۱۰۸.   ۱۲_ طبق نقلی دیگر، کالی همسر شیواست.    ۱۳_ ناس، تاریخ جامع ادیان،ص۲۸۰.

۱۴_ موسوی‌نسب و فرهت،گنجینه اسرار یوگا،ص۱۱۶.    ۱۵_ شایگان،ادیان و مکتب‌های فلسفی هند،ص۷۱۱.     ۱۶_ هیچ،انرژی جنسی و یوگا،ص۹۳.  ۱۷_ موسوی‌نسب و فرهت،گنجینه اسرار یوگا،ص۲۳۲.

۱۸_ موسوی‌نسب و فرهت،گنجینه اسرار یوگا،ص۲۳۳.  ۱۹_ ساتیاناندا،یوگا سوتره‌های پتنجلی،ص۹.   ۲۰_ شریف‌پور،کندالینی،ص۷۲ و ۷۹.    ۲۱_judo ۱۷۴/www.razmavar.com

۲۲_ ساتیاناندا،یوگا سوتره‌های پتنجلی،ص۲۹۷.    ۲۳_ موسوی‌نسب و فرهت،گنجینه اسرار یوگا،ص۱۸۶.

۲۴_ در همین نوشتار(در نقد افکار دالایی لاما) به مبحث تناسخ پرداخته شده است. برای مطالعه بیشتر در این‌باره  ر‌.ک به:ابن‌سینا،الشفاء،ص۳۲۰؛ همو، المبدا و المعاد،ص۱۰۷.

۲۵_ هینلز،فرهنگ ادیان جهان،ص۶۹۵؛ساتیاناندا، یوگا سوتره‌های پتنجلی،ص۲۷.    ۲۶_ همان شماره۲۵.     ۲۷_ چاترجی،معرفی مکتب‌های فلسفی هند،ص۵۷۱.

۲۸_ موسوی‌نسب،سال ۱۳۸۷،به‌نقل از پایگاه تبلیغاتی وی به آدرس:    www.iran.blogfa.com/ Post-18.ospx

برگرفته از کتاب (کاوشی در معنویت‌های نوظهور) نویسنده: حمزه شریفی‌دوست\دفتر نشر معارف

مطالب مرتبط
تماس با ما
درباره ما
تماس با ما
صفحه نخست
ارسال اثر
نظرات