منجی کیست؟
یکی از باشکوهترین حقایقی که در مورد خدا از عهد عتیق میآموزیم این است که او منجی ماست. او نه تنها خالق مقتدر (پیدایش ۱:۱؛ مزمور ۳۳:۹-۱۱) و قاضی عادل در تمام زمین است (مزمور ۷:۱۱؛ ۵۰:۶)، بلکه همچنین منجی بخشنده بوده و در عشق ثابت قدم است(خروج ۳۴:۵-۷؛ مزور ۶۸:۲۰؛ ۸۶:۵-۱۵).
در تمام عهد عتیق از این صحبت میکند که در طول تاریخ خداوند بارها بندگان را نجات داده و به رستگاری رسانده است.
در اشعیا، خداوند به قوم خود اعلام میدارد:
«نترسید، زیرا من شما را رهایی بخشیدهام. من تو را به نام خواندهام، تو از آن منی… زیرا من یهوه، خدای تو، قدوس اسرائیل، نجاتدهنده تو هستم.» (اشعیا ۴۳:۱-۳).
سپس این آموزه مجدداً بیان شده و با منحصر به فردترین واژهها تأیید میشود: «من، من خداوند هستم و جز من نجاتدهندهای نیست» (اشعیا ۴۳:۱۱ و ۴۵:۲۱؛ هوس. ۱۳:۴).
با این حال قرنها بعد، گروهی از شبانان فرومایه شبانه در نزدیکی بیتلحم مراقب گلههای خود بودند، با درخشش جلال خداوند احاطه شده و اعلان فرشته را شنیدند:
«در شهر داوود، نجات دهندهای متولد میشود که مسیح از طرف خداوند است» (لوقا ۲:۱۱؛ ر.ک. ۱:۴۷).
این کودک که بدون پدر از مریم متولد شد، عیسی نام گرفت؛ چرا که او آمده بود تا «قوم خود را از گناهانشان نجات دهد» (متی ۱:۲۱-۲۳؛ یوحنا ۴:۴۲).
این همان چیزی است که او با زندگی بیگناه خود، اطاعت تا حد مرگ، رستاخیز و عروجش به سمت خداوند به دست آورد. عیسی مسیح «منجی جهان» است.
(یوحنا ۴:۴۲؛ اعمال رسولان ۵:۳۱؛ فیل. ۳:۲۰؛ ۲ تیم. ۱:۱۰)
دو منجی وجود دارد یا یکی؟
آیا در اینجا تناقضی وجود دارد؟
اگر نجاتدهندهای غیر از خداوند وجود نداشته باشد، و اگر نجات از آن خداوند است (مزمور ۳: ۸)، آیا میتواند منجی دیگری وجود داشته باشد؟
تنها راهی که پاسخ ما به این سوال میتواند «بله» باشد، این است که اگر این منجی دوم در واقع شخص دیگری نباشد، درواقع خود خدا خواهد بود. این پاسخ از سوی انجیل روشن و در عین حال رمزآلود است.
«مژده شادی بزرگ» (لوقا ۲:۱۰) که مدتها پیش به شبانان اعلام شد این بود که خداوند، خدای آنها، قدوس اسرائیل، منجی آنها، در عیسی تجلی نموده تا در میان آنها ساکن شود:
«او در میان ما ساکن شد و ما جلال او را دیدیم، جلال یگانه پسر آن پدر، پر از فیض و راستی» (یوحنا ۱:۱۴).
در سراسر عهد جدید، نه فقط خداوند بزرگ، بلکه عیسی مسیح نیز به عنوان منجی اعلام شده است. او «پسر یگانه خداست که قبل از آفرینش همه جهانها زاده شده است.
خدای خدایان، سرچشمه تمام نورها، حقیقت خدا. او زاده شده و آفریده نشده؛ از یک جوهر توسط پدری که همهچیز را آفریده است». در نامه پولس به تیتوس میتوان این امر را به وضوح دریافت.
رستگاری در کتاب تیتوس
کتاب تیتوس بیش از هر کتاب دیگری در عهد جدید به حقیقت خدا به عنوان منجی اشاره میکند.
پولس از خدای پدر به عنوان نجاتدهنده ما سخن میگوید (تیتوس ۱:۳؛ ۲:۱۰؛ ۳:۴) و همچنین عیسی مسیح، خدای پسر (تیتوس ۱:۴؛ ۲:۱۳؛ ۳:۶). هربار که این کتاب به منجی اشاره میکند، ابتدا نام خدا و مدت کوتاهی پس از آن نام عیسی ذکر میشود.
آنها به عنوان یک گواهی قدرتمند برای الوهیت مسیح خدمت میکنند. اما یک قسمت از این کتاب جالبتر از بقیه است:
فیض خداوند از آن جهت ظاهر شده تا نجات همه مردمان را به ارمغان آورد و ما را تربیت کند تا از بیخدایی و هوسهای دنیوی چشمپوشی کنیم و در عصر حاضر با خویشتنداری، درستکاری و خداپسندانه زندگی کنیم و در انتظار امید مبارک، یعنی ظهور جلال خدای بزرگ و منجی خودمان یعنی عیسی مسیح باشیم.
مسیح کسی است که خود را برای ما فدا کرد تا ما را از هرگونه بیعدالتی نجات دهد و قومی را که کارهای نیک انجام میدهند، خالص کند (تیتوس ۲: ۱۱-۱۴).
پولس با الهام از روحالقدس اعلام میکند که کسی که خود را برای ما فدا کرده است، کسی نیست جز «خدای بزرگ و نجاتدهنده ما عیسی مسیح» (تیتوس ۲:۱۳).
عیسی مسیح: خدای بزرگ و نجاتدهنده ما
چند ویژگی در این آیه وجود دارد که توجه به آنها ضروری است:
• از نظر دستوری گفته میشود که «عیسی مسیح» با عبارت قبلی مطابقت دارد. این بدان معناست که اساساً به عنوان نامی جایگزین برای «خدای بزرگ و نجاتدهنده ما» عمل میکند. هر دو عبارت به یک شخص اشاره دارند، هر چند آن را به روشهای مختلف توصیف میکنند.
• پولس به وضوح از عیسی اینگونه نام میبرد؛ زیرا او پسر است نه پدر، که در آمدن دوم آشکار خواهد شد (متی ۱۶:۲۷؛ اول تیم. ۶:۱۴؛ اول تسالونیکی ۴: ۱۵-۱۶. دوم تسالونیکیان ۲:۸).
• این آیه ظهور عیسی را به عنوان «ظهور جلال خدای بزرگ و نجاتدهنده ما» توصیف میکند. عیسی جلال خدای پدر است (لوقا ۹:۲۸-۳۵؛ دوم قرنتیان ۴:۴، ۶؛ عبرانیان ۱:۳)، و همچنین فیض (تیتوس ۲:۱۱) و تجلی نیکی و محبت خداست (تیتوس ۳:۴).
• صفت «بزرگ» هرگز برای توصیف خدا در عهد جدید استفاده نمیشود؛ چرا که عظمت خداوند همیشه مفروض بوده است. بنابراین، به کار بردن این اصطلاح در مورد مسیح بسیار مهم تلقی میشد.
• نحوه بیان این آیه به زبان اصلی روشن می کند که اصطلاحات «خدا و نجاتدهنده» هر دو به حضرت عیسی اشاره دارند (پطرس ۱:۱).
بنابراین خدا منجی ماست یا عیسی؟
پاسخ این است خدای سهگانه ما همان منجی حقیقی است. پیام عهد عتیق و جدید این است که نجات ما به دست خداوندگارمان محقق میشود:
خدای پدر هدف را تعیین کرده، خدای پسر آن را تکمیل میکند و روح آن را محقق میکند.
فرد سندرز مینویسد: «رستگاری مسیحی از تثلیث نشأت میگیرد، از طریق تثلیث محقق میشود و ما را به خانه تثلیث میرساند».
چرا این امر بسیار اهمیت دارد؟
همانطور که در آموزههای عیسی میبینیم، «هرکه پسر را گرامی نمیدارد، به پدری که او را فرستاده نیز احترام نمیگذارد» (یوحنا ۵:۲۳).
یوحنا نیز این تعلیم را به وفور در رسالههای خود روشن میکند: «هرکس که پسر را انکار کند، پدر را ندارد. هر که به حقانیت پسر اعتراف کند، پدر را نیز خواهد داشت» (اول یوحنا ۲:۲۳؛ دوم یوحنا ۹).
به عبارت دیگر، اعتراف به پرستش خدای یگانه و در عین حال انکار تعالیم تنها پسر او همچنین رسولان و پیامبران فرستاده شده، به معنای کوتاهی در پرستش صحیح خداست.
(ر. یوحنا ۱:۱-۳، ۱۴، ۱۸؛ ۲۰:۲۸؛ رومیان ۹:۵؛ کولون ۱:۱۹؛ ۲:۹؛ عبرانیان ۱:۱-۳).
اما مژده شادی بزرگ این امر را ثابت میکند که نجات ما به دست خدای سهگانه ماست و او قادر است ما را نجات بخشد (زف. ۳:۱۷).