شبهات و سوالات مهدویت

مهر ۱۵, ۱۴۰۳ 18

وظیفه ما در برابر شبهات و سوالات چیست؟

برخی معتقدند انسان در هر سن و معلوماتی که باشد، بی هیچ قید و شرطی می تواند به هر سخنی گوش فرا دهد.

اینان به آیه ی شریفه:

“فَبَشِّرالَّذینَ یَستَمِعونَ القَولَ فَیَتَّبِعونَ احسَنَه”

تمسک می جویند؛ در صورتی که آیه ی شریفه در مورد اندیشمندان و صاحب نظرانی است که قدرت و توان تشخیص(قول احسن) را دارند و نه هرکسی، در هر سن و سال و سطحی از معلومات می تواند این چنین باشد؛ چنان که در ادامه ی آیه ی ۱۸ سوره مزمل می فرماید:

“اُولئک الَّذینَ هَداهُمُ اللهُ وُ اولئِکَ اُولُوا الاَلباب”

آنان کسانی اند که خدا هدایتشان کرده و آنان خردمندان و صاحبان مغز و عقلند.

بنابراین تا وقتی انسان اعتقادهایش را از منابع موثَّق ومعتبر، حکم نکرده است و قدرت پاسخ گویی به شبهات را ندارد، نباید در این وادی قدم بگذارد.

انسان باید زمان شناس باشد، برای حال و آینده اش برنامه ریزی کند؛ نه اینکه بنشیند و هنگامی که با شبهات بنیان کن و تبلیغات مسموم رو به رو شد، به فکر چاره ای بیُفتَد؛ بلکه مانند واکسنی که برای پیشگیری امراض کودکان تزریق می کنند، ما نیز بایستی با طرح شبهات و جواب آنها به طور فشرده، اطلاعی از آنها داشته باشیم تا هنگام مواجهه با مخالفان، خود را نباخته و توان جواب گویی را داشته باشیم.

امام صادق(ع) فرمودند:

«کسی که زمان شناس است، شبهات بر او هجوم نخواهد آورد».

در این باره امام علی(ع) هم فرمودند:

«هر کسی که روزگار خود را شناخته و زمان شناس باشد، از آمادگی غافل نخواهد شد».

آیا ایجاد شک و شبهه در مسائل اعتقادی صحیح است؟

مسلّماً آنچه درابتدا به نظر می رسد، این است که شک در دین، بد بوده و نشانه ی سیاهی قلب است، زیرا هدف این است که انسان به یقین برسد.

ایمان بایستی توام با یقین باشد؛ ولی شک و شبهه در جایی که دالان و معبر خوبی برای رسیدن به ایمان و یقین باشد، پسندیده است.

ایمان چیزی است که انسان باید به آن دسترسی پیدا کند؛ اما این ایمان از همان ابتدا در انسان وجود ندارد؛ زیرا تا شک نکند، به یقین نمی رسد.

قرآن می خواهد که در اعتقادات وراثتی انسان شک ایجاد کند تا او را به یقین برساند؛ بنابراین در آیه ۱۷۰ سوره بقره می فرماید:

“اِوَ لَو کانَ آباوُهُم لایَعقِلونَ شَیئاً وَلا یَهتَدون”

آیا بایست آنها تابع پدران باشند؛ در صورتی که آنها بی عقل و نادان بودند.

شهید مطهری می فرماید:

«اگر این تشکیکات وارد جامعه نشود، خطر است. اگر وارد نشود، کم کم مردم آن حالت دینی شان رو به تحجّر، و نه تحجّر که رو به عفونت میرود؛ درست مثل آب کاملاً صافی که آن را در حوض قرار می دهیم و اگر مدتی بماند، می گندد.

اگر در مردم آرامشی باشد و بر معتقدات دینی و مذهبی آنها تازیانه ی شک نخورد، در آن صورت عوام پیشتاز آن معتقدات می شوند؛ وقتی عوام پیشتاز بشوند، دائم از خودشان چیزی می سازند.

ولی برخی شک ها نوعی بیماری است، مانند وسوسه، شکّ کثیرالشّک در نماز، وضو و سایر عبادات و طهارت و نجاست. این گونه شک ها و شبهه ها نوعی بیماری و مرض است، زیاد شک کردن نوعی بیماری است».

اما یکی از مهم‌ ترین سوالات این است؛ چه آثار و فوایدی بر بحث از مهدویت در این زمان مترتّب است؟

برخی براین گمانند که طرح و بررسی موضوع مهدویت در این زمان، امری بی فایده است؛ زیرا این موضوع مربوط به آینده ی بشریت است و آینده و اتفاقات آن امری است مجمل و مبهم؛ اما آنچه وظیفه ی ماست اینکه به تکالیف خود در عصر و زمان خود عمل کنیم؛ زیرا هر عصر و زمانی مقتضیّات خود را می طلبد.

بحث از مهدویت در این عصر و زمان، آثار و فوایدی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

  1. آرمان قیام و انقلاب مهدی(عج) یک فلسفه ی بزرگ اجتماعی، اسلامی است. این آرمان بزرگ گذشته از اینکه الهام بخش ایده و راه گشای به سوی آینده است، معبر بسیار مناسبی است برای شناخت آرمان های اسلامی
  2. نوید برپایی حکومتی جهانی و اسلامی، ارکان و عناصر مختلفی دارد که برخی فلسفی و جهانی بوده و جزئی از جهان بینی اسلامی است و برخی فرهنگی و تربیتی بوده، برخی سیاسی است، برخی اقتصادی و برخی اجتماعی. همچنین برخی انسانی یا انسانی – طبیعی می باشد؛ انسان می تواند با الگوپذیری از برنامه های جامع و فراگیر حضرت در عصر ظهور، به آرمان های واقعی اسلام نزدیک شود.
  3. در طول تاریخ و درسطح جهان، انقلاب های گوناگون فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و…صورت گرفته است؛ ولی اکثر این انقلاب ها یا در شروع موفق نبوده یا اینکه در مواجهه با مشکلات فراوان و مقابله با دشمنان خود نتوانسته است دوام بیاورد؛ و تنها نگاه سبزی که شیعه به مهدویت دارد، می تواند با ایجاد روحیه ی امید در جامعه، مردم را از ناامیدی و یاس برهاند. شیعه معتقد به امام زمانی زنده و حاضر و ناظر بر اعمال خود است که او را در مواقع حسّاس کمک کار خواهد بود. این اعتقاد از جهت روان شناسی، آثار عمیقی را در روحیه ی شیعیان خواهد گذاشت.
  4. از آن جهت که وقت تشکیل حکومت امام زمان(عج) مشخص نیست و هر لحظه می تواند زمان ظهور باشد، بنابراین وظیفه داریم که نظری به مباحث مهدویت و ظهور کرده و خصوصیات عصر ظهور و وظایف خود در آن عصر را بدانیم.
  5. رسیدن به حکومت جهانی توحیدی در عصر ظهور، شرایطی دارد که برخی از آن ها به دست خود بشر حاصل میگردد؛ از آن جمله، رسیدن بشر به تکامل همه جانبه و رسیدن به سطح عالی فکری است؛ بنابراین برماست که آرمان های اصیل اسلامی در عصر ظهور را بدانیم تا بتوانیم هرچه بهتر در نزدیک شدن آن سهیم بوده و زمینه ساز ظهور حضرت باشیم.
  6. بحث از مهدویت، تنها بحث از اموری نیست که مربوط به آینده ی بشریت باشد؛ بلکه بحث از امامت و مهدویت است؛ بحث از اینکه در هر زمانی، باید امام معصومی موجود باشد، خواه حاضر و مشهود و خواه غایب و پنهان تا حجّت ها و بیّنات خداوند باطل نگردد.

بنابراین در روایات اسلامی از رسول خدا(ص) می خوانیم:

“مَن مَاتَ وَلَم یَعرِف اِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه”

« هرکس بمیرد و پیشوای زمان خود را نشناسد، مرده است از نوع مردن زمان جاهلیت »

بحث از مهدویت، بحث از غیبت و فلسفه ی آن و آثار و برکات وجود امام در این عصرِ غیبت است. بنابراین بحث از مهدویت از وظایف و تکالیف شیعه در عصر غیبت می باشد.

منبع:

نویسنده ماجدناصرالزبیدی، مترجم مجیدشمس‌آبادی، ۵۰۰ پرسش و پاسخ درحوزه مهدوی، ناشر موعودعصر(عج)، چاپ اول۱۳۹۶، ص ۱۱- ۱۴ – ۱۷ – ۱۸ – ۱۹

مطالب مرتبط
تماس با ما
درباره ما
تماس با ما
صفحه نخست
ارسال اثر
نظرات