نامه امام زمان به شیخ مفید

مهر ۱۴, ۱۴۰۳ 108

نامه از امام در سال چهار صد و ده، چند روز مانده از صفر به دست شیخ بود. که نامه را از منطقه ای متصل به حجاز آورده است که متن نامه بدین شرح است:

بسم الله الرحمان الرحیم

نامه ای به برادر مستحکم در ایمان و دوست کامل، شیخ مفید ابی عبدالله محمد بن محمد بن نعمان که خداوند عزت او راژ به خاطر عهدی که بر بندگانش گرفته است، پایدار گرداند. سلام بر تو ای دوستی که در دین خود خالص شده ای و در یقین به ولایت ما مورد توجه خاص بوده ای ما به خاطر داشتن دوستی مثل تو خدای یکتا را سپاس میگوییم و بر سرورمان محمد و خاندان پاکش صلوات می فرستیم. خداوند توفیق تو را در یاری دین خود، بیشتر کند و اجر و پاداشت را به خاطر سخنان صادقانه ات، افزایش دهد.

لازم است به اطلاعتان برسانم که به من اجازه داده شده است تا شما را با نوشتن نامه تکریم کنم و طی آن شما را به ابلاغ پیام ما به شیعیانی که نزدتان هستند، مکلف بکنم خداوند آنها را با فرمانبرداری از خویش عزت بخشد و مشکلات ایشان را بر طرف کند خداوند متعال شما را با نصرت و یاریش بر دشمنانش مسلط گرداند. چیزی را که برایتان می نویسم مطالعه کنید و آن را به دوستان مورد اعتمادتان برسانید. ان شاء الله .

اگر چه محل زندگی ما تا زمانی که حکومت های ظلم پابرجا هستند، به خاطر مصلحت ما و شیعیانمان از ظالمان دور است. اما ما از اخبار شما اطلاع کاملی داریم و هیچ یک از اتفاقاتی که برای شما می افتد از ما مخفی نمی ماند ما از لغزشهای شما با خبریم از زمانی که بسیاری از شما از روش گذشتگان صالحتان دور شدید و عهد خدا را در تبعیت از ما به دست فراموشی سپردید!

گویا نمیدانید که ما در رسیدگی به مسائل شما کوتاهی نمی کنیم و همیشه به یاد شما هستیم اگر چنین بود حوادث و بلایا شما را احاطه میکردند و دشمنان شما را نابود میکردند. بنابراین از خدا بترسید و ما را در نجات دادن خودتان از فتنه های آینده، یاری کنید. آنان که اجلشان رسیده است، در آن می میرند و آنان که سعاتمند باشند، جان سالم بدر خواهند برد. این فتنه ها نشانه های شروع حرکت ما و اقدامات انقلابی شما به امر و نهی ما است.«خداوند نور هدایتش را بر سر تا سر گیتی کامل خواهدکرد. اگر چه مشرکین ار آن راضی نباشند.»

در برابر شعله های آتش جاهلیت که توسط جریانات اموی یرافروخته خواهد شد.به تقیه پناه ببردید.*         

  • * تقیه در لغت به معنای برحذر بودن است و در اصطلاح به معنای پنهان کردن عقاید خود از دشمن به کار می رود. حضرات معصومین (ع) تقیه را به عنوان سلاحی کار آمد در مقابل دشمنان تشیع به کار می بردند تا جان خود و شیعیان را در دوره های پر خطر و خفنان حفظ نمایند.تقیه از ضروریات مذهب شیعه است و ادله فراوانی در مشروعیت آن وارد شده است. 

زیرا هدف آنها آسیب زدن به فرقه هدایت یافته شیعه است.من نجات کسانی را ضمانت می کنم که در این جریانات مخفیگاه های خود را ترک نکنند. و در تبلبغات علیه آنان روش های ملایم تری را اتخاذ نمایند.با فرا رسیدن جمادی الاولی در همین سال اتفاق های عبرت بگیرد و از خواب غفلت بیدار شوید.در این ماه نشانه های روشنی از آسمان و زمین دیده خواهد شد.

در مشرق اتفاقات غم انگیزی خواهد افتاد. بعد از آن نارامی هایی در عراق بیش می آبد و طوائفی از اسلام که در واقع نامسلمانند،بر آن سیطره یافته و زندگی را بر مردم تنگ خواهند کرد.بعد از آن دوره غم انگیز، طاغوت در هم می شکند و بندگان صالح به شادمانی می بردازند.راه مکه برای حاجیان باز می شود و به راحتی و با خیال آسوده به حج مشرف می شوند.البته در سهولت حج کردن ایشان برای ما سهمی است که به مرور زمان روشن می شود.

بنابراین به دنبال کارهایی بروید که شما را به محبت و دوستی ما نزدیک کند و از کارهایی که باعث دوری و خشم و غضب ما می شوند.کناره گیری کنید.زیرا ظهور ما به یکباره و ناگهانی فرا می رسد.در این صورت،توبه سودی ندارد و پیشانی او را از عذاب ما نجات نخواهد داد.

نامه دوم امام زمان به شیخ مفید

متن نامه ای که امام زمان (عج) نوشته اند:
این نوشته نامه ما به شماست. ای برادر عزیزی که در محبت ما خالص شده ای و با وفاداری خود، ما را یاری میکنی، خداوند تو را با علم همیشه تابانش حفظ کند. مراقب نامه باش و آن را به کسی نشان نده. مگر اینکه از افراد کاملا مطمئن بوده باشند.در ضمن به آنها بگو که به مطالب آن عمل ککند. انشالله. صلوات و درود خدا بر محمد و خاندان طاهرینش.

  • اگرچه این نامه به صورت مستقل نقل شده است. اما ظاهراً ضمیمه نامه دیگری است که در آن دستورهایی نوشته شده است؛ زیرا امام (عج) در پایان از شیخ میخواهد تا به دوستانش بگوید که به
    مطالب نامه عمل کنند. در حالی که خود این نوشته هیچ دستوری برای عمل کردن ندارد.در ضمن نامه اصلی ممکن است نامه قبلی و یا یکی از نامه هایی که در ادامه می آید، باشد.

نامه سوم امام زمان به شیخ مفید

نامه از طرف امام در روز پنج شنبه، بیست و سوم ذى الحجه سال چهارصد و دوازده به دست شیخ مفید رسید.
نامه ای از نگهبان راه خدا به هدایت یافته ای که علم هدایت است.
سلام بر تو ای یاور حق و منادی اسلام
ما همیشه خدای یکتایی را که معبود ما و پدرانمان است، به خاطر داشتن دوستانی چون تو سپاس میگوییم و از او می خواهیم تا بر سرورمان محمد پایان بخش سلسله انبیاء و خاندان پاکش درود بفرستد.

ما به مناجات تو توجه کردیم. خداوند تو را بوسیله دوستانش از شر دشمنان حفظ کند. من این نامه را از بلندای کوهی که برای سکونت انتخاب کرده ایم، برایت مینویسم. ما تازه به اینجا آمده ایم. قبلاً در منطقه خوش آب و هوا و خرامانی زندگی میکردیم. اما مردمانی بی تقوا بدانجا آمدند. از این رو ما آنجا را ترک کردیم البته به زودی به دشتی که نزدیک آبادی است خواهیم رفت.

از اتفاق های آینده به تو خبر می دهم تا اولا بدانی که به واسطه اعمال صالحی که خداوند توفیق داده، جزو مقربان ما شده ای و از سوی دیگر خودت را برای آنها آماده کنی. حوادثی که دشمنان را در هم می شکند است و رنجور می کند و دوستان را خوشحال و مسرور می سازد! فیلمنا نشانه شروع حرکت ما حادثه ای است که در مکه مکرمه رخ می دهد و منافقی پست که ریختن خون مسلمانان را حلال میداند بر اهل ایمان غلبه پیدا می کند.

اما به آرزوی خودش در قتل و غارت ایشان نمی رسد؛ زیرا دعای مستجاب و قطعی ما از پشت سر، آنها را پشتیبانی می کند. بنابراین دلهایشان به این پیروزی محکم باشد و بدانند که خدا آنها را کفایت و یاری میکند. البته مشکلاتی خواهند داشت. اگر شیعیان ما از معصیت دوری کنند، پایان کار طبق حکمت خداوند متعال به نفع آنان خواهد بود.

ای دوست مخلص و مجاهد در برابر ظالمان خداوند شما را با همان نیرویی که گذشتگان از دوستان صالحمان را یاری کرد، تقویت کند. من تعهد میکنم اگر برادران دینیت تقوا پیشه کنند و حقوق واجبی که به گردن دارند به مستحقان آنها بدهند، از این فتنه های سیاه و گرفتاری های گمراه کننده با آسایش نجات پیدا کنند. اما کسی که نعمت های خدا را که در دست او به عاریت سپرده است، از مستحقان بخل بورزد ،‌ در این صورت در دنیا و آخرت زیان خواهد کرد.

اگر شیعیان ما – که خداوند آنها را به اطاعت خود موفق کند با دلهای همراه و به هم پیوسته به عهد ما وفا میکردند برکت دیدار ما به تأخیر نمی افتاد و سعادت مشاهده ما همراه با معرفت و شناخت و صداقت در اعمال به زودی نصیبشان می شد. آری خبر اعمال زشت و ناپسندی که از آنها به ما می رسد، باعث کناره گیری ما از آنها می شود.
خداوند یاری کننده است و برای ما کفایت میکند. او بهترین وکیل است و درود و سلام او بر سرورمان بشارت دهنده بهشت و ترساننده از آتش، محمد و خاندان پاکش.

نامه چهارم امام زمان به شیخ مفید

نامه ای در اوایل شوال سال چهارصد و دوازده به شیخ مفید ارسال شد. که متن آن از این قرار است:
ای دوست هدایت یافته به نور حقیقت این نوشته نامه ای است که با بیان من و خط یکی از نزدیکانم نوشته شده است بنابراین آن را از دیگران مخفی کن و از آن رونویسی کن و در اختیار دوستان مورد اطمینانت قرار بده. ان شاء الله که خداوند متعال آنها را مشمول برکات و عنایات خویش قرار دهد.
ستایش خدا راست و درود و سلام بر سرورمان محمد و خاندان پاکش.

توجه خاص امام به شیخ مفید

نقل شده است که مردی روستایی به خدمت شیخ مفید رسید و از زنی سؤال کرد که مرده است و کودکی زنده در شکم دارد. آیا باید شکم زن را ببرند و کودک را بیرون بیاوردند یا اینکه کودک را به همراه مادرش دفن کنند؟

شیخ فرمود: کودک را با مادرش دفن کنید! *
مرد برگشت در راه بازگشت سواری را دید که از پشت سر به سرعت می آید زمانی که به او رسید :گفت ای !مرد شیخ گفت شکم زن را ببرید و کودک را خارج کنید. بعد از آن زن را دفن کنید.
مرد طبق گفته سوار عمل کرد زمانی که خبر مرد روستایی به شیخ رسید گفت: من کسی را دنبال او نفرستاده بودم. بنابراین حتماً او مولایم امام زمان (عج) بوده است.
حال که من در مقام فتوا دادن از این اشتباهات بزرگ مصون نیستم در فتوا را خواهم بست و فتوا نخواهم داد از ناراحتی در را بست و مدتها از خانه بیرون نیامد.

تا اینکه نامه از امام (عج) رسید:
ای شیخ وظیفه تو فتوا دادن است و یاری کردن تو، وظیفه من است. شیخ دوباره در مسند فتوا و مرجعیت نشست.

  • * نکته قابل تأمل آن است که صدور این فتوا از شیخ مفید که از اعاظم فقهای شیعه است و به عصر امامت نزدیک میباشد، بسیار بعید است؛ زیرا بسیار روشن است که کودک بعد از دمیده شدن روح در حکم انسان کامل است و دیه آن هزار دینار در جنین پسر و پانصد دینار در جنین دختر است. از این رو حفظ انسان کاملی که روح در او دمیده شده است واجب است و مانند یک انسان خارج از رحم محترم
    می باشد.
    از سوی دیگر میدانیم که زنده به گور کردن انسان زنده به معنای قتل نفس است بنابراین چنین فتوایی از ساحت فقیهی چون شیخ مفید بسیار بعید و باور نکردنی میباشد.
    ممکن است این حکایت از ساخته های کسانی باشد که عادت دارند در مورد بزرگان غلو کنند. به عبارتی همان طور که در زمان ما نیز شایع است عده ای سعی میکنند برای بزرگان فضیلت بتراشند و از این رو کراماتی باور نکردنی در مورد آنها نقل میکنند.
    در این مورد نیز ممکن است چنین اتفاقی افتاده باشد. در هر حال این مطلب قابل پذیرش نیست و هیچ دلیلی اعم از سندی و متنی بر صحت این حکایت وجود ندارد اگر هم اتفاق افتاد باشد فقهی وارسته همچون شیخ مفید انجام وظیفه کرده است.

امام زمان (عج) در رثای شیخ مفید

سید شهید، قاضی نور الله شوشتری در کتاب مجالس المؤمنین نقل میکند که این ابیات به امام زمان منسوب است و آنها را در رثای شیخ مفیده گفته است.. روایت شده است که ایشان اینها را بر روی قبر شیخ نوشته بوده است:*۱

ای کاش صدای مرثیه خوانان در مرگ تو بلند نمی شد؛ زیرا این روز، روزی است که بر خاندان رسول خدا بسیار سنگین و دشوار است. اگر تو در میان خاک ها پنهان شدی در واقع علم و توحید نیز با تو مدفون شد.۲
مهدی قائم هرگاه که صدای طلبه هایت را میشنید که علوم الهی را در نزد تو میخواندند، خوشحال میشد.

  • ۱. قبول این حکایت از جهاتی مشکل است؛ زیرا کسی حضرت صاحب الامر را در حال نوشتن این ابیات بر روی قبر مرحوم شیخ مفید الله ندیده است بلکه دیده اند که این ابیات بر روی قبر ایشان نوشته شده است. از این رو معلوم نیست خود حضرت آن را نوشته است یا اینکه یکی از آشنایان و شاگردان شیخ این کار را کرده است. کسانی که گمان کرده اند این ابیات منسوب به حضرت است، به بیت آخر آن توجه کرده اند که مهدی قائم «عج» وقتی که صدای درس و بحث تو را میشنید خوشحال میشد. در حالی که این بیت هیچ نوع دلالتی بر صدور سخن از امام ندارد؛ زیرا ممکن است کس دیگری همین مطلب را بیان کرده باشد مانند اینکه ما بگوییم. امام زمان (عج) در مرگ امام خمینی گریست یا بگوییم زمانی که امام «عج» سخنرانیهای انقلابی امام ها را میشنید خوشحال میشد.
  • ۲. یعنی چنین نیست که با مرگ ،تو تنها تنت از دیدگان پنهان شده باشد بلکه علم دین وتوحید آسیب فراوانی از این مرگ دیدند این بیت دلالت بر عظمت علمی و میزان تأثیر گذاری ایشان داشته است.

منبع:

نامه ها و فرمایشات امام عصر در عصر غیبت ضغری\ترجمه محمد تقی اکبر نزاد\انتشارات مسجد مقدس جمکران\دوم \تابستان ۱۳۹۰\صفحه ۱۳۷ تا ۱۴۷

مطالب مرتبط
تماس با ما
درباره ما
تماس با ما
صفحه نخست
ارسال اثر
نظرات