سیاست مهدوی
همانطور که قبل تر اشاره کردیم هریک از انسان ها دارای وظایف فردی و اجتماعی هستند.
در بخش اجتماعی برای هدفمند شدن، ما نیاز به یک اعتقاد جمعی داریم که در مسائل دینی از آن با نام نقشهی الهی یاد میکنند.
این اعتقاد جمعی همان است که همسو شدنش با نظام حقیقت میشود تشکیل مجالس و مدارس درس در زمان امام صادق(ع) و مثال بارز از خلاف نظام طبیعت رفتن این اعتقاد جمعی ، می شود وقایای کوچهی بنی هاشم پس متوجه میشویم سعادت و یا گمراهی یک جامعه به تصمیم های جمعی بستگی دارد.
حال در این میان عناصر دخیل در حکومت جمعی به دو بخش ثابت ولایت و متغیر مردم تقسیم میشوند. این تصمیم مردم است که کعبه آمال خود را انتخاب کرده و به گرد آن بچرخند وگرنه با توجه به احادیث ، زمین هیچ گاه از ولایت خالی نمیماند.
- اشاره به حدیث حضرت زهرا(سلام الله علیها: مثل الامام مثل الکعبه اذ توتی ولا تاتی
و محوریت ولایت همیشه ثابت و حاضر است.
تفاوت در اعتقاد جامعه باعث به وجود آمدن تغییرات از ابتدای خلقت یعنی حکومت ابالبشر تا به امروزه میشود تا جائی که میبینیم جامعه اسلامی در مکه با جامعه اسلامی در مدینه که حکومت اسلامی در آن تشکیل شد متفاوت است.
وجه تمایز چیست؟
یک عمل شکل گرفت که فردی نبود و در درجات بالائی قرارداشت و این عمل برآمده از اعتقاد جمعی بوده و مهر تائیدی به نقشهی الهی است که زندگی سعادتمندانه را برای جامعه رقم میزند.
این سعادتمندی در بستر جامعه اسلامی صورت گرفت که مبنی بر هندسه و نقشهی الهی است.
نخ تسبیح در همه این عناصر که اجزا را در کنار هم قرار میدهد و به تعبیر حضرت صدیقهی طاهره میشود محوریت و کعبه امال در همهی اعصار همان ولایت است.
ولایتی که جانشین خداوند است.
و همان ولایت و همان حکومت در شکل کوچک شدهی آن متعلق به حاکم اسلامی است.
از زمان حضرت آدم(ع) این حکومت برپایهی ولایت شکل گرفته و نهال آن با رشد جامعه و افزایش نیازهای جامعهی اسلامی رشد کرده تا جائی که
همچون یک انسان در پایان دوران ۸۰۰۰ سالهی عصر رسالت توانسته به بلوغی تام رسیده ،ریشه بگستراند و وارد عصر وصایت شود.
نقطهی حساس این حرکت از عصر رسالت به وادی وصایت نیز جامعه اسلامی است
که حضرت رسوال الله (صلوات الله علیه) در مکه تشکیل میدهند و در این بستر آن رسالتی که خداوند میفرمایند.
اگر آن را ابلاغ نکنی رسالت خود، پیامبران پیشین و رسالت الله را به پایان نرساندهایی را به عصر بعدی واگذار میکند.
بلغ ما انزل الیک فما بلغ رسالتهُ_ این عصر همان عصر اتلاق است.
که اعتقاد به پیامبران پیشین و آنان که در آینده امامت را عهده دار هستند به یکدیگر متصل کرده،حکومت نهضت وارانهی حجت های خداوند را کامل میکند
و نعمت به اهل زمین به سرآمدترین حالت خود تمام میشود.حال در هر یک از این اعصار چه کسانی جریان ساز بودهاند و چه کسانی حاملان جریان؛
خود سرفصلی مجزا و قابل گفتوگو است، اما آنچه اهمیت دارد این است که عملکرد همهی اولیاالله تکمیل کنندهی یکدیگر و در نهایت مختوم به یک ولایت واحد به نام ولایت الله میباشد.
عملکرد هریک از این وصایا به چه صورت توانسته تکمیل کننده باشد که یک حرکت جلوبرنده با رویش مرحله به مرحله را ایجاد کند و چهارچوب حکومت مهدوی را بسازد ، خود مسئله قابل تامل و بررسی خواهد بود.