در سحر یازدهم ویژه برنامه دل آرام،میشنویم از زبان حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی در مورد یک مهارتی باید درست برخورد کردن با آن را یاد بگیریم زیرا ممکن است گریبان گیر خودمان نیز شود. ” مهارت برخورد با خطاکاران”

 

مواجهه با یک فرد خطا کار، برخورد با یه خطاکار باید چگونه باشد؟
بعضی ها فکر می کنند تنها مهارت برخورد با خطا کار، امر به معروف و نهی از منکر است.
بحثی که آماده و در پیش روی گفتن است؛ دوازده گام یا شیوه در برخورد با خطاکار است.

۱.ممنوعیت در تجسس: سعی نکنید از خطای دیگران مطلع شوید.
این یک وظیفه و نکته مهمی است: عیب جویی در اسلام جای نیست.
وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ(آیه۱ سوره همزه)
وای بر هر عیب جوی بدگوی!

حدود در اسلام با شبهات رفت میشود.
به طور مثال: شخصی سرش در خیابان بدجور گیج می رود، حالت بدی دارد و به او می گویند: فکر می کنی شراب خورده است. وقتی خودش می گوید: نه. یک شربتی خوردم؛ یا سرم به جایی خورده است. قبول کنید. بلافاصله او را به حد نکشید.

یُحِبُّونَ إشاعَهَ مَعایبِ الناسِ
امیرالمؤمنین می فرمایند: انسان هایی که خودشان معیوب هستند دنبال معایب مردم نیز می گردند.

به طو رمثال: یک خطایی که انسان می کند؛ مثلا یک دانشجو یا دانش آموز نمره کم می آورد؛ ده می گیرد.
به او میگویند: چرا نمره ده آوردی؟ می گوید: رفیقم نمره هشت آورد یا شش شد. یعنی سریع میره سراغ آدم هایی که مشکل و عیب دیگری دارند؛ تا تقصیر خود را با آن توجیه کند.
در روایات ما تاکید شده است: تا می توانید کار مردم را حمل بر صحت کنید؛ البته امور امنیتی و اطلاعاتی جدای این بحث است. یک وقت به یک تیمی مشکوک هستند؛ یا یک وقت یک اطلاعاتی می خواهند به دست بیاورند یا کسی نیاید بمب گذاری یا جنایت کند، و اداره اطلاعات و حراست وظیفه خودشان رو دارند انجام میدهند.
این مهارت بیشتر جنبه مسائل امور شخصی دارد که من بیام متوجه بشم که شما چه گناهی و چه خطایی داری، چه اشتباهی کردی
در اوایل انقلاب در گزینش فرمی که در مقابل برای پر کردن میگذاشتند که باید مینوشتی چند تا گناه کردیم.
امام(ره) صداشان در آمد و فرمودند: این ها را جمع کنید. این چه نوع گزینشی است.
مرحوم علامه امینی در الغدیر نقل می کند: یکی از حاکمان رد می شد، احساس کرد در این خانه دارند شراب می خورند.
در خانه ام بسته، از دیوار رفت بالا و رسید سر بساط که حالا مثلا اونجا یک غلامی نشسته بود شراب بود.
غلام هم آدم زرنگی بود، گفت: آقا درسته من خطا کردم و شراب خوردم؛ شما سه تا خطا کردید.
۱. تجسس که حرام است.
۲. قرآن می فرماید:

وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها(آیه۱۸۹ سوره بقره)
از در خانه داخل بیاید؛ شما از دیوار آمدی و تازه از همان در خانه هم که میخواهی وارد شودی؛ قرآن میگوید: اجازه بگیرید اجازه هم نگرفتید.
با سه خطا آمدی جلوی یک خطا را بگیری؟!!
نظامی:
چشم فرو بسته ای از عیب خویش عیب کسان را شده آیینه پیش در همه چیزی هنر و عیب هست ای مبین تا هنر آری به دست شما

۲. سطر عیوب
مثال: پدری متوجه خطای بچه اش شد، نگذارد مادر متوجه بشود. مادری متوجه خطای دختراش شد، نذارد پدرش متوجه شود.
داریم به دعای جوشن کبیر در شب های احیا می رسیم ” یا ستار العیوب ”
اگر این صفت خوبه، چرا خودمون این صفت الهی رو نداریم؟ تو دعای کمیل می گوییم:
کم من قبیح سترته
یک روایت امید بخش: وقتی بنده توبه می کند، خدا به چند جا اعلام می کند: ۱) یکی الی جوارحی هی به عضوی که گناه کرده است تا فراموش کند.
این دستی که قرار بود در روز قیامت شهادت بدهد، فراموش می کند.
۲. ” الی مَلَکَیه” آن دو ملکی که می نویسند هم یادشان برود.
۳. ” الی بقاء” آن زمینی که درآن گناه شده، چون ما می دونیم در روز قیامت، زمین شهادت میدهد. تمام این اطلاعات را خدا از آن ها می گیرد و جالب است وقتی بنده در قیامت در محضر معبود حاضر می شود، هیچ شاهدی برایش وجود ندارد.
بله حنس بن مالک می گوید: که در خانه رسول خدا(ص) من کارهایشان را انجام می دادم؛ چون اَنَس بچه بود که به خانه پیامبر(ص) آمد و ده سال در آنجا بود.
می گوید: در سنین نوجوانی، یک شب پیامبر(ص) برای افطار دیر کرد.(یک افطاری ساده ای هم بود) و من مقداری صبر کردم وقتی هوا تاریک شد گفتم حتما کسی دست پیامبر(ص) را گرفته و ایشان را برای افطار مهمان کردند.
افطار را خوردم و مشغول استراحت شدم.
پاسی از شب و افطار گذشته بود پیامبر آمد و دنبال افطاری می گشتند؛ و مشخص بود افطار نکردند.
میگوید: آن شب پیامبر(ص) غذا نداشت.
منم منتظر بودم صبح که بلند می شم یا سحر یا در یک فرصتی حضرت به من چیزیفرمایند.
می گوید: تا آخر عمر حضرت، آن را به روی من نیاورد .
این ستار بودن یکی از آن نکات است.

امام صادق(ع) میفرمایند: هرکسی که برای آموزش قرآن، احکام و مسائل دینی وارد خانه میشود، اجازه ورود بدهید؛ اما کسی که در خانه می آید تا عیوب مردم را شناسایی کند،شاگردان چه کار می کنند و در خانه ما چه میگذرد، آن شخص را به خانه راه ندهید.

۳. دلسوزی با گنه کار:

بالمومنینَ رئوف رَحیم

حالا گنهکار و خطاکار یک اشتباهی کرده است ؛کدام پزشک وقتی بیمار پیشش می رود او را می زند؟!! کی به تو گفت سرما بخوری؟ کی به تو گفت این غذا را بخوری و دل درد کنی؟
ولی معالجه اش می کند.

یا طبیب من لا طبیب له
پیامبر،طبیب دوار بطبه

ما که از خدا دلسوزتر نیستیم که به خطاکار نمیگوید: خطاکار بلکه میگوید:

یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ ۚ
(آیه ۵۳ سوره زمر)
خود این دلسوزی، گاهی موجب اصلاح شخص می شود.
بنشینید کنارشخص و بگویید: متوجه شدم به هر حال با هم بودیم دو الی سه روزه نماز نمی خوانید. چرا؟ این نماز که برای رشد شما است. یا شما وقتی با دلسوزی به یک بی حجاب، حجاب را تذکر بدهی؛ یا وقتی با دلسوزی به یک بی نماز، نمازرا تذکر بدهی، وقتی با دلسوزی به کسی که اهل فحش ناسزا است، تذکر بدهی؛ خود به خود گناه را کنار میگذارد.

امام صادق(ع) به اُمّ فروه فرمودند:

نِّی لَأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِی شِیعَتِنَا فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَهِ أَلْفَ مَرَّهٍ

من گاهی در شبانه روز ۱۰۰۰مرتبه بر گناهکاران شیعه دعا میکنم.
پیامبر در لحظات پایانی عمر مبارکشان، می گفتند: با گنه کاران چه کنم؟

خداوند متعال فرمودند:

وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى
و بزودى عطا خواهد کرد پروردگار تو

 

 

برای دانلود سحر یازدهم_بخش دوم گفت و گو مهارت های زندگی بر روی لینک کلیک کنید.