زندگی با آیه ها – دکتر رفیعی – رمضان | سحر یازدهم
سحر یازدهم ماه سراسر نور دل آرام عالم از راه رسید و حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی در ویژه برنامه سحرگاهی دل آرام به تفسیر آیه ۱۲۸ سوره توبه پرداخت.
لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ
حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ(آیه ۱۲۸ سوره توبه)
« قطعا برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید؛ به هدایت شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است. »
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِیَ اللهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ
وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ(آیه۱۲۹ سوره توبه)
در روایت آمده است خواندن آیه ۱۲۸ و ۱۲۹ سوره مبارکه توبه در گرفتاری ها، کار گشا است.
یک نفر در زمان پیامبر(ص) پسرش اسیر شده بود، خدمت رسول الله(ص) رسید.
حضرت محمد(ص) فرمودند: بهش بگویید آیه ۱۲۸ و ۱۲۹ سوره توبه را مکرر بخواند.
که در این آیه خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: پیامبر اگر بر تو پشت کردند؛ بگو من توکلم بر خداست.
ای آیه ۱۲۸ سوره بقره، مهربانی پیامبر(ص) نسبت به امت بیان می کند.
ای مسلمانان ما شخصیتی را برای شما فرستادیم که اولا:
مِنْ أَنْفُسِکُمْ
بین خودتان بزرگ شده و چهل سال زندگی کرده است.
عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ
و وقتی شما یک غم، درد و رنجی دارید؛ رنج شما را رنج خود می داند.
در دعای ندبه:
عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَى الْخَلْقَ وَلاتُرى
بر من سخت است که مردم را میبینم، ولی تو دیده نمیشوی.
حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ
خیلی حضرت رسول(ص) اصرار بر اصلاح شما دارد.
حرص داشتن همه جا بد نیست، حرص به انفاق، حرص به کسب علم داشتن خوب است.
یکی از صفات افراد مؤمن و متقین حرص در کسب علم و دانش است.
پیامبر اکرم(ص) نسبت به اصلاح مؤمنین در واقع اصرار داشتند و در این مسیر صبح،عصر و شام در تلاش بودند. مرتب می گفتند.
مکه میرفتند و ایشان را از مکه بیرون می کردند؛ یا به طائف می رفتند،ایشان را از طائف بیرون می کردند و مکان دیگر.
بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ
هم رئوف و هم رحیم است.
و اینک در جامعه کنونی وجود مقدس بقیه الله الاعظم تروتحنت فداه که هم نام و هم کنیه اش همانند نام و کنیه رسول خدا(ص) است، اخلاقش هم اخلاق رسول خدا(ص) است؛ ایشان هم همینطورهستند.
ان شاالله ظهور کنند، بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ
علت عمدی آن که به حضور حضرت مهدی(ع) اشاره کردم این است که ما متاسفانه هرچه امام زمان(عجل الله) رو می خواهیم معرفی کنیم، گاهی با قهر و با شمشیر معرفی می کنیم.
خیر! امام زمان نیز پدر است؛ مانند پدر نسبت به فرزند خود.
در زیارت آل یاسین خوانده می شود:
الرحمه الواسعه
جلوه ای از مهربانی رسول الله(ص):
۱. کودکان را دوست داشتند و هم بازی آن ها میشدند.
روزی پیغمبر(ص) نماز جماعت می خواند، نماز را زود تمام کرد بالاخره امام جماعت یه داره دیگه شما مسجد رفتید می دونید همه اصحاب تعجب کردند که سَبک امروز نماز مانند سَبک هر روزی نبود.
وقتی نبی اکرم (ص) سلام دادند، از ایشان پرسیدند: آقا چی شد؟ فرمودند: صدای گریه بچه را نشنیدید؟ یک کودکی در نماز گریه می کرد، حضرت نمازش را سرعت بخشید.
این مطالب ریز، در آن درس های بزرگی نهفته،که گاهی در شخصیت انسان تاثیرگذار است.
این مهربانی پیغمبر(ص) است ، زمانی که می رفت خانه انصار به بچه ها ویژه سلام می کردند، اما خود ما گاهی بچه ها رو نمی بینیم و تحویل نمی گیریم.!!
ایشان دست سر کودکان می کشید و براشون طلب مغفرت می کرد.
این مهربانی پیامبر (ص) با کودکان بود.
یک شخصیتی مثل رسول خدا(ص) که خدا به جانش قسم یاد میکند؛ در مدینه حال مسجد رفتن است، بچه ها دور ایشان را می گیرند و میپرسند: با ما بازی می کنی؟ حضرت شخصیتی والا که سن شان آن موقع بالای ۵۳ الی۵۴ سال بود؛ فرمودند: بله. چه بازی ؟
گفتند: شتر ما بشو. یعنی ما را سوار کن و از این کوچه به آن کوچه ببر.
حضرت رسول(ص) آن ها را در پشت خود قرار دادند و از این کوچه به آن کوچه بردند.
سپس بلال آمد و گفت: آقا نماز؟! مردم منتظرند. فرمودند: این کودکان نباید ناراحت بشوند و تشر بخورند.
برو و در خانه ببین چی داریم، برایشان بیاور تا با دلخوشی از آن ها جدا بشویم. بلال رفت و یک مقداری گردو آورد.
حضرت رو به بچه ها فرمودند: شتر تان را میفروشید؟
گفتند: چقدر یا رسول الله(ص)
پیامبر(ص) فرمودند: به همین گردوها.
گفتند: بله .
همین طور که به سمت مسجد می آمدند، فرمودند: خدا رحمت کند برادرم یوسف را. ایشان را هم به چند درهم فروختندر؛ مرا به چند دانه گردو.
۲. اصحاب را با نام صدا نمیزدند؛ با کنیه شان صدا میزدند.
(در عرب کنیه مهم تر از اسم است.)
ما در زیارت دعای توسل هم با کنیه شروع می کنبم: یا ابوالقاسم یا ابا جعفر. و اگر کنیه کسی را نمی دانستند به آن عبد الله(بنده خدا) میگفتند.
۳. اگر سه روز یکی از اصحاب را نمی دیدند، سراغ او را می گرفتند.
این سَبک رسول خدا(ص) بود.
اگر اصحاب به دیدنش می آمدند، ایشان ابتدا دست را به سمت شخص جهت مصافحه دراز می کردند.
۴. مهمان را اکرام می کردند، و تا مهمان غذا را تمام نمی کرد، دست از غذا برنمیداشتند.
یک روزی غذایی درست کرده بودند، و سلمان با یک نفر همراه که ظاهرا مقداد بود از راه رسیدند و با ایشان کار داشتند. رسول الله(ص) فرمودند: بیاید.
گفتند: نه، به طور مثال ما میل نداریم.
حضرت محمد(ص) فرمودند: ما آن کسی که بیشتر در کنار ما چیزی بخورد، بیشتر دوسش داریم، اینکه نمی خورید من ناراحت می شوم.
در این ماه از افطاری دادن غافل نشوید و نگویید: گرانی است و.. خدا کمک می کند و برمی گردد. از افطاری دادن، از دور هم جمع شدن، از با هم بودن ، از همدلی غافل نشوید. همدلی از همزبانی بهتر است.
۵. عیادت مریض میرفتند.
۶. کسی فوت میکرد، در مراسم تشییع او شرکت می کردند.
۷. خطاکار را سرزنش نمیکردند، بلکه با خوشرویی او را میپذیرفتند.
۸. فقرا را خیلی دوست داشتند. و می فرمودند: خدا به من فرمان داده مساکین رو دوست داشته باشم.
برای دانلود سحر یازدهم_زندگی با آیه ها بر روی لینک کلیک کنید.