زندگی با آیه ها – دکتر رفیعی – رمضان | سحر ششم

اسفند ۲۲, ۱۴۰۳ 3956

در روز ششم برنامه سحرگاهی دل آرام حجت الاسلام و المسلمین ناصر رفیعی از آیه ۲ سوره مائده صحبت کرد.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْیَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّینَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ۚ وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ

آیه ۲ سوره مائده را فقها از آن یک قاعده فقهی(مبنای قرآنی یا حدیثی دارد) استخراج کردند که این آیه میفرماید:

وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ

در هر مکانی سخن از بِر و تقوا است، کمک کنید و در هرمکان سخن از گناه و تجاوز است، شما یاری نکنید.
بحث در مورد گناه نکردن نیست، بلکه موضوع آن است که زمینه گناه نکردن را فراهم نکنیم.
و یک قاعده ای از این آیه استخراج می کنند به نام قاعده ممنوعیت تعاون و یاری گناه و عدوان.
یک مثال در این رابطه آنکه:کسی میخواد شراب درست کند و اینک شما انگورآن را برای شخص فراهم می کنید. این یک نوع تعاون بر گناه و معصیت است؛ یا شخصی میخواهد یک مرکز فسادی ایجاد کند یا یک نرم افزاری تولید کند که جوان ها را به سوی انحراف می کشاند؛ و شما امکانات تولید آن را در اختیار طرف مقابل می گذارید؛ به این میگویند تعاون برای آن گناه.
دقت داشته باشید اینجا دو بحث وجود دارد.
یک وقت بنده خودم نماز می خوانم یه وقت کمک می کنم به نمازخواندن شما؛ یا کمک می کنم به اینکه در مدارس یا دانشگاه جوان ها به سمت نماز بروندنم. به طور نمونه: نمازخونه می سازم یا با یک جوان صحبت میکنم که نمازخوان شود. به این دو نوع مثالی که زده شد، مصداق تعاون بر بِر و تقوا است.

وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ

بِر یعنی نیکی. انفاق،نماز،زکات،وفای به عهد و هر کار نیک دیگری را ” بِر” می گویند.
منتها خدای تبارک و تعالی در آیه صد و هفتاد و هفت سوره بقره شش ماه مورد از این ” بِر ” را شمرده است.

لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَهِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاهَ وَآتَى الزَّکَاهَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

می فرماید:
وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَهِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ
یک مصداق” بِر” ایمان و اعتقاد است.
کسانی که در جامعه کمک می کنند به تقویت اعتقادات بچه ها و جوان ها مصداق آیه تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى هستند. مانند معلمی که سعی بر تقویت اعتقادات دانش آموزان خود دارد.
یا یک استاد دانشگاه در درس شیمی که وظیفه آن تدریس علوم پایه است، اما در حین تعلیم، دانشجویان را به سوی اعتقادات با خدا جذب میکند. این پزشک دارد” تعاون بِر و تقوا” می کند.
پس با این نگاه همه کسانی که تدریس و سخنرانی می کنند و کلاس برگزار می کنند برای جوان های مردم. تمام آن ها در زمره ” تعاون بر بِر” قرار دارند.
دومین مصداق ” بِر” آن است که آدم به مردم انفاق و کمک کند.
تعاون بر این ” بِر” چگونه است؟
به ذکر مثال: بنده یک سخنرانی میکنم مردم پول میدهند برای ساخت یک مسجد یا برای رسیدن به دست یک نیازمند، این خود یک تعاون بر” بِر” محسوب میشود.
یک خیّر می شناسم و به شما معرفی می کنم این تعاون بر” بِر” است.
سومین مصداق آن، خوشا به حال کسانی که اقامه بر نماز را در جامعه ترویج میدهند.
به قول حاج آقا قرائتی که میفرمود: من یک نمازخانه خودم نساختم، ولی هر چی نمازخانه بین راهی است.میگن حاج آقا قرائتی ساخته است؛ چون در مسیرهای بین راهی در پمپ بنزین یا رستوران یک صحبتی با صاحب آنجا کردم و خود اقدام بر ساخت نمازخانه کرده است. این کار مصداق تعاون بر ” بِر” است.
وَآتَى الزَّکَاهَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ
و همچنین زکات و وفای به عهد.

وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ
کسانی داغ عزیزی دیدند، پیامبر (ص) به خانه هایشان میرفتند و کمی صحبت میکردند و آرام میشدند. این نیز تعاون بر ” بِر” است.
در اینجا نیز دو بحث وجود دارد.
یک وقت میگوییم شما نماز بخوان؛ اما یک زمان می گوییم شما نماز خوان، تربیت کن. این تعاون بر” بِر” است. یا یک زمان به شما میگوییم روزه بگیر، که مصداق ” بِر ” است؛ اما یک وقت میگوییم شما کمک کن تا دیگران تشویق به روزه گرفتن بشوند. این تعاون بر” بِر ” است.
در اینجا یک مسئله ای عرض کنم که حرمت ماه رمضان را نگه دارید قصه سیاسی نیست که اگر با من یا با فلان مسئول، رئیس مشکل داری؛ ماه رمضان طرف حساب آن خدا است.
چطور می شود در بعضی مغازه ها، شخص داخل مغازه در کنار انجام کار خود، به راحتی آب میخورد یا سیگار روشن می کند. مراعات کنید؛ آنوقت جوانی که دانشجو یا کارمند است و با تمام سختی در حال مراعات کردن است، وقتی نگاهش به روزه خواری تو بیفتد و زده بشود و روزه نگیرد، شما ” تعاون بر اِس” کردید.
حرمت روزه را نگه دارید.
نکته مهم دیگر:

وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ
از این بخش از آیه فقها قاعده استخراج کردن. یعنی یک جمله در حدیث یا قرآن آمده با ذکر مثال: که ما در اسلام ضرر نداریم.
از این یک قاعده استخراج می کنند که ضرر زدن به دیگران حرام است.
از امام صادق(ع) پرسیدند: ما میرویم بازار و از بازار مسلمانان مرغ و گوشت می خریم.آقا فرمودند: هر چی از بازار می خرید مصرف آن جایز است، دیگر شک نکنید که ذبح شرعی آن انجام شده است یا نه. به این میگویند ” قاعده سو”
و به آن قاعده عدم یاری بر الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ.

یک زمان می گوییم: شما گناه نکن یک امر آشکار است.
یه وقت میگوییم: شما زمینه گناه دیگران را فراهم نکن.
حال اگر فردی دچار آسیب شد، آنوقت کسی که در زمینه این گناه نقش داشته است، در گناه آن شخص شریک است.
خداوند متعال می فرمایند:

لِیَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَهً یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ

عجیب است با اینکه در قرآن داریم که هرکس بار گناه خود را به دوش می کشد، اما اگر شخصی کسی را به گناه آلوده کرد، مرتکب به دو گناه شده است. یکی گناه خود که کامل است. و دیگری گناه شخص یا اشخاصی که گمراه شون کرده است که در دسته ” تعاون بر کار منفی” لحاظ می شود.
بنابراین به یاد داشته باشیم این کسانی که در ادارات ، در جامعه، کوچه و خیابان راهکار گناه را به دیگران آموزش میدهند یاد میدهند در گروه ” تعاون بر گناه ” جای دارند.
شیخ عباس قمی در کتاب سفینه البحار نوشته است:
در زمان پیامبری، یک شخصی ادعای نبوت کرد و در این زمینه مریدایی هم پیدا کرد، سپس پشیمان شد و آمد به مریدهایش گفت که من اشتباه کردم. من فکر کردم پیامبری درآمد دارد ولی گویا دردسر دارد. من پیامبر نیستم.
مریدا گفتند: عجب پیغمبر متواضعی! خودشم خودشو قبول ندارد. ما خودت را تکه تکه ام بکنی، قبول داریم و دست از سرت برنمی داریم.
این شخص رفت پیغمبر آن زمان را پیدا کرد. ایشان هم با خدا صحبت کرد و گفت: خدا یه همچین مشکلی پیش آمده. خداوند فرمودند: اگر تا آخر عمرخود در بیابان ها ناله و گریه کند، من او را نمیبخشم، باید تک تک کسانی را که باعث انحرافشون شده است را هدایت کند.
حال اینک شما علیه نظام و انقلاب، علیه علما، مراجع و رهبری یک مکتبی ایجاد میکنی و ذهن جوان را به نظام و مراجع و علما خراب کنی. شما تعاون کردی و درست هم نیست.

عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ

این نکته قابل تامل هست که در حرف زدن هامون، در کارهایی که انجام میدهیم مواظب باشیم چه سخنی میکنیم.
خردسال بودم، یک کسی در روزنامه یک مطلبی نوشت؛ ازقضا آن مطلب نادرست بود و آقایی که این مطلب علیه او به غلط نوشته شده بود، به ایشون گفت: آقا این سخن درست نیست؛ آن آقا هم عذرخواهی کرد و گفت: ببخشید.
ایشان به آن آقا گفت: شما آبروی منو در روزنامه بردی ولی عذرخواهی رو شخصی میکنی. این کافی نیست تازه ممکن است آن شماره روزنامه ای که من علیه شما نوشتم یک کسی خونده اون شماره ای که من عذرخواهی کردم طرف نخوانده باشم.
در این باره می گفتند: مرحوم آقای زاهد(یک پیرمرد که حمل و نقلش سخت بود) یک وقتی یک مسئله را در مسجد نادرست مطرح کردند. شب به منزل آمدند و به فرزندشان یا به کسی دیگری گفتند من را با یک وسیله ای ببر درب منزل تک تک کسانی که که امشب مسجد بودند؛ در خانه هاشان را بزنم و بگویم مسئله را من اشتباه گفتم. به ایشان گفتند: آقا فردا شب در مسجد بلند بگو من مسئله را اشتباه بیان کردم. ایشان گفتند: آمد و من فردا صبح مُردم. آن وقت در قیامت باید چه جوابی بدهم.
مراقب باشیم زمینه گناه دیگران را فراهم نکنیم.

 

 

برای دانلود سحر ششم_زندگی با آیه ها بر روی لینک کلیک کنید.

مطالب مرتبط
تماس با ما
درباره ما
تماس با ما
صفحه نخست
ارسال اثر
نظرات