زندگی با آیه ها – دکتر رفیعی – رمضان | سحر دوازدهم
سحر دوازدهم ماه مبارک رمضان در برنامه دل آرام، حجت الاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی گوش های مان جلا بخ به تفسیر آیه ۱۱۲ سوره هود شد.
حضرت پیامبر اکرم(ص) فرمودند: سوره هود مرا پیر کرد و اشاره کردند به آیه ۱۱۲ این سوره:
فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
(آیه ۱۱۲ سوره هود)
استقامت کن آنگونه که ما به تو فرمان دادیم؛ نه فقط خودت بلکه آن هایی هم که همراه تو هستند و توبه کردند و رو به خدا آوردند هم باید استقامت کنند.
این آیه اشاره به بحث این روزها و شرایط اقتصادی، شرایط تهدید و تحریم سخت هم دارد؛ و سخن از استقامت است.
کلمه استقامت در چند جای قرآن به آن اشاره شده است، که در دو جای قرآن ثمره استقامت را فرود فرشتگان می داند.
سوره فصلت:
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ
أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ(آیه ۳۰)
بی تردید کسانی که گفتند: پروردگار ما خداست؛ سپس(در میدان عمل بر این حقیقت) استقامت ورزیدند، فرشتگان برآنان نازل می مترسید و اندوهگین نباشید و شما را به بهشتی که وعده می دادند، بشارت باد.
سوره احقاف:
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ(آیه ۱۳)
وقتی کسانی خدا را صدا می زنند و استقامت می کنند بر عقیده ای که دارند، فرشتگان بر آنها نازل می شوند و می گویند: نترسید، آرام باشید.
بهشت را برآن ها بشارت می دهند. و میگویند: ما خود در دنیا اولیاء شما هستیم.
مرحوم علامه طبرسی در تفسیر مجمع البیان می فرماید: این آیه مربوط به این دنیا و حیات آن است و خدا به انسان هایی که استقامت می کند می فرماید: ما با شما هستیم، ملائکه بر شما نازل می شوند و فرود می آیند و شما را یاری می کنند.
این به آن معنا است که استقامت آنقدر ارزش دارد که فرود آمدن فرشتگان را به همراه خودش دارد.
انواع استقامت:
۱. استقامت اعتقادی که در آیه ۱۱۲ سوره هود به آن اشاره دارد.
فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (آیه ۱۱۲ سوره هود)
انسان بر عقیده حق، درست و صحیح خود ایستادگی کند.
اگر استقامت بر عقیده باطل باشد؛ به آن لجاجت و تعصب می گویند.مثل اعتقادات مشکرنی. زیرا پایداری بر یک امر باطل و غلط است.
استقامت اعتقادی مانند بلال، مانند خباب بن عرت شاگرد آهنگری به نام اُم عمار(خانم) بود.
وقتی خباب بن عرت مسلمان شد، این خانم آهن را میگذاشت درون کوره داغ می شد و می گذاشت روی بدن خباب، و می گفت: یا دست از پیامبر(ص) بردار یا تو ر آتش می زنم.
رسول خدا وقتی می آمدند از آنجا رد شود؛ گاهی متأسف می شد چون کاری از ایشان بر نمی آمد.(اوایل مکه پیامبر(ص) چندان یاوری نداشت که بخواهد علیه مشرکین قیام کند.)
در یکی از نوشته ها است: به خباب بن عرت گفتند: شنیدیم تو شکنجه شدی. خباب گفت: شنیدید چیه، پیراهنش را بالا زد، حال کسانی که آنجا بودند، از دیدن تمام کمر که جای سوختگی بود، بد شد.
بعدها همین زن یک بیماری گرفت که از شدت سرد، در سرش را داغ می کرد و از همین گداخته های آهن بر سر خود قرار میداد. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه از خباب تعریف کرده و گفته اند: خدا خباب را رحمت کند که با اختیار اسلام آورد و سپس با اختیار هجرت کرد.
یا در اولین سخنرانی که شهید رجایی در سازمان ملل سازمان ملل به عنوان رئیس جمهور رفت. پاهایش را بالا زد و محل شکنجه ها در زندان را نشان داد. این شاه با ما اینطور کرده است.
البته استقامت اثر دارد.
یکمثال دیگر: عمار، پدرش یاسر و مادرش سمیه شکنجه می شدند و پیامبر(ص) رد می شدند، می فرمود:
صبراً یا آل یاسر
صبور باشید، استقامت جواب می دهد.
شعر:
جدا شد یکی چشمه از کوهسار بِرَه گشت ناگه به سنگی دچار
به نرمی چنین گفت با سنگ سخت کرم کرده راهی دهی نیکبخت
گران سنگ تیره دل سخت سر زدش سیلی و گفت دور ای پسر
گرت پایداریست در کارها شود سهل پیش تو دشوار
۲. استقامت اقتصادی:
گاهی انسان در یک شرایطی قرار می گیرد که باید اعتقادات خودش را از دست بدهد (تحریم می کنند…) تا وضع اقتصادی او خوب باشد،نه.
استقامت اقتصادی که انسان برنامه ریزی کند، البته اقتصاد باید در واقع زمینه رفاه آن هم فراهم باشد.
در صدر اسلام مسلمانان سه سال در یک دره ای به نام شعب ابی طالب( در حال حاضرباب السلام مسجدالحرام) تبعید بودند، سختی و صعوبت کشیدن. و همچنین در تبوک، مسلمان ها خیلی سختی کشیدند. پیامبر(ص) حدود هفتصد کیلومتر راه از مدینه تا منطقه تبوک در گرمای تابستان رفتند، قرآن می فرماید برخی افراد در این جنگ با بهانه کنار کشیدند.
وعلى الثلثه الذین خلفوا حتى إذا ضاقت علیهم الأرض(آیه۱۱۸ سوره توبه)
تخلف کردن اما عده ای مانند اباذر آمدند.
در این جنگ درگیری صورت نگرفت. رفتند و برگشتند، بعضی ها در مسیر مانند عبدالله ذوالبجادین از دنیا رفتند.
۳. استقامت در راه تبلیغ:
گاهی برای تبلیغ یک عقیده و باوری، باید استقامت کرد.
نمونه بارزآن رسول خدا(ص) که به طائف آمدند؛ سنگ،چوب و ناسزا بود که نثار ایشان شد.
حضرت صدیقه طاهره(س) شب ها در خانه ی انصار و مهاجرین را میزد و دعوت می کرد به حضور در دفاع از امیرالمؤمنین.
اما آن ها محل نمی گذاشتند.
خود وجود مقدس اباعبدالله(ع) که در روز عاشورا نوشتند، در موعظه خیلی مبالغه کردند.
در نتیجه یکی از راه های موفقیت در زندگی استقامت اس.
که در قرآن کریم در آیات آمده است مانند همین آیه امروز که خطاب به پیغمبر(ص) است.
پیامبر اگر استقامت نکرده بود که به این موقعیت نمی رسید ذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ نمی شد.
یک خاطره: در سال ۶۰ تازه جنگ آغاز شده بود، من با یک اتوبوس از قم به اصفهان برای کاری می رفتم. یک آقایی راننده اتوبوس بود که باهاش می رفتیم که روحیه طاغوتی داشت.
سال شصت تازه انقلاب پیروز شد و سپس جنگ هم سال۵۹ آغاز شده بود. من آن زمان طلبه نبودم. دانش آموز دبیرستان بودم که ردیف جلو نشسته بودم و با او صحبت می کردم. می گفت: این خوزستان هم بدن به عراق. مگر چی میشود؟! مگربقیه ندادند؟ داشت خیلی راحت میگفت. امام محکم ایستاد و فرمود: یک وجب از این خاک را نمیدیم و همان هم شد.
یا همین الان مردم غزه و مردم لبنان استقامت کردند.
۴. استقامت در اصلاح نفس: گاهی انسان برای غلبه بر یک صفتی، باید استقامت کند.
۵. استقامت در خانه:
روایت داریم: اگر زنی در خانه بر بداخلاقی مرد خود صبر کند؛ با حضرت آسیه و حضرت زهرا(س) محشور می شود؛ و فشار قبر ندارد.
استقامت باعث می شود اختلاف ها و درگیری ها کم بشود.
برای دانلود سحر دوازدهم_زندگی با آیه ها بر روی لینک کلیک کنید.